نوشته شده توسط : نیما

میدونم حتما شنیدیدولی چون خیلی این شعرو دوست دارم گزاشتمش:

 

 

 

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.

 

در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:

 

یادم آم كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.

...

 

 

 

 

برای دیدن کامل شعر به ادامه مطلب بروید ... 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 406
|
امتیاز مطلب : 972
|
تعداد امتیازدهندگان : 325
|
مجموع امتیاز : 325
تاریخ انتشار : 16 مهر 1389 | نظرات ()